فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

صدا

صدای برف ٬ کاش بیشتر بود که بشنوم و از خواب بیدار شوم .  

اگه بیشتر بود نمی گذاشتم صبح تعطیلی برف ٬ کسی دفتر سفید ام را خط خطی کند . 

نظرات 5 + ارسال نظر
کوریون سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

کاش همه چیز بیش تر بود علی /کاش همه چیز ../ دردهایش /آدم هایش /برف هایش ..
کاش همه چیز بیش تر بود علی،کاش ..

تنها بیشتر دنیا حسرت ٬ حرص و هوسه
می بینی بیشتر ها حتی کمتر از آدمهاست

ققنوس چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:48 ب.ظ http://parande-ye-atash.persianblog.ir

کم یا زیادش مهم نیست مهم دفتری بود که ازمون گرفتن

یا ققنوس!سرافراز فرمودین...

امیدوار چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:12 ب.ظ http://omidvar2006920.blogsky.com/

کاش دفتر زندگیمونو فقط کسی می تونست ببینه که خودمون دوست داشتیم ببینه. اونوقت نگران خط خطی شدنش نبودیم

و دوباره فانتزی ای کاش...
و بجای ای کاش امید را ضمیمه ی فانتزیم می کنم

امیدوار چهارشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ http://omidvar2006920.blogsky.com/

ممنون از حضورت
در پناه حق

و همچنین از شما
به خدایتان سلام برسانید و بگویید بیشتر از همیشه به او امیدوارم
یا علی...

دایی پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ق.ظ http://flex.blogsky.com

صدای برف بلند است.
گوش ها سنگین اند. گوش ها سنگین اند.

ممنون که سر زدید.
راست می گی از وقتی که ذوق می زدیم واسه برف خیلی گذشته.
دیگه صداشو نمی شنویم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد