باید یادم نرود
همان جا که تیستو انگشتش را از اول تا آخرش کشیده
هوا بس ناجوانمردانه ابریست
عصر ٬ کمی بعد آهنگ برنادت ٬ کوه های جنگل ویران ٬ دشت مینو ٬ ... آبی بی کران ٬
توقف
یادش افتادم یادته
شبی دیدم توی خوابم ته دریا زیر آبم ...
ماه ناهید من و خورشید خدا تا صبح ما رو می دید
...
تا صبح شد بوق ماشینا در اومد آبی بی کران بازم مرد
کلا یادش بخیر همه چیز و
همه ی این بیست پنج سال و
یادته ؟؟؟
فضا نوردی با سفینه ی ممنوعه و ترس البته بعد از فضانوردی . کسی گفت من که از رئیس نمی ترسم این قانون خودش است نه من و از آن بین مهندسی با تجربه ( آشنا به زبان عربی ) حرفی زد که کسی نفهمید ، گفت : " اشهد انک سولاریس " یکی از ترسو های منفوور ( از آنهای که همیشه چهره شان را با دستمالی به دست تصور می کنیم ) گفت : به رئیس می گویم ، مرد عجیبی هم در جواب گفت : " دینگیل اولا خودت مظنون اولی - به اتفاق آراء- دوما سولاریس مجهز به سیستم پخش زنده و مستقیم برای رئیسه ، هر چیزی که ما گفتیم شنیده " پس از این عدله برای ترسوی محترم مرد عجیب رو به همه گفت : " ترس برگشت نداشته باشید " همه گفتند شعار نده ٬ عجیب گفت : " شعار نمی دهم کاملا علمی و قابل اثباته ، دینگیل های عزیز ما هنوز حرکت نکردیم ."
- این یک برداشت مودبانه از آن است -
نامه ی محرمانه :
سلام سینما ٬ میدونم عزیز دلم تو هم دلخوری ٬ حق داری
یادته قرار گذاشتیم تو تجلی زیبایی بشی ٬ تصویر رویاهای صادقانه
یادمه گفتی خنده و گریه و عشق و زیبایی با من ٬ فکر و رویاها از شما ٬ نمی دونم کدوممون کم کاری کردیم ...
خواهش می کنم یک جایی بگو ٬ تو یکی از خودت
-مردمی که رویا ها و فانتزی هاشون و فراموش کنند نه تو خواب چیزی می بینن نه تو بیداری به چیزی می رسند-
یا علی.
چسیبده بود ، به تک تک اتم های نمک . کنده نمی شد حتی در کارخانه ی تصفیه .
زیتون ها همان نمکزار تصفیه نشده را دوست دارند.
کجایی ؟
من! نه من آدرسمو عوض نکردم ٬ بهانه نیار مگه نمی خوای بدونی کجاست؟ یادداشت کن
آدرس : شهر موش ها -محله ی برو بیا- کنار کلبه ی عمو تُم (خدابیامرز) - خونه ی مادربزرگه
از در که اومدی تو ٬ بیا وسط حیاط جای حوض آب ٬ برو نزدیک تر -- توی حوض و نگاه کن
اونجایی به جان مخمل راست می گم اونجایی توی همون حوض.