بابا تو خیلی با کلاس و خارجی می نویسی.. حس می کنم دارم ترجمه شده ی یه کتاب باحال رو می خونم!! مخصوصا پست پایینیت خیلی دلنشین بود..یه فانتزی دلنشین.. پاییز ، بنفش ، پرستو ، کریسمس ، شب... چرا یاد بچگیهام افتادم باز..؟! :(
خیلی خوشحال میشم پیش منم بیای.. منتظرتم دوست من.. :)
ترجمه نیست ته نشین فانتزی های فراموش شده ی من است که چند سالی فراموشم شده بود و با تبخیر خودم بیشتر پیدایش می کنم see you... (فکر کنم معنی اش یعنی با کمال میل!!!)
بابا تو خیلی با کلاس و خارجی می نویسی..
حس می کنم دارم ترجمه شده ی یه کتاب باحال رو می خونم!!
مخصوصا پست پایینیت خیلی دلنشین بود..یه فانتزی دلنشین..
پاییز ، بنفش ، پرستو ، کریسمس ، شب...
چرا یاد بچگیهام افتادم باز..؟! :(
خیلی خوشحال میشم پیش منم بیای..
منتظرتم دوست من.. :)
ترجمه نیست ته نشین فانتزی های فراموش شده ی من است
که چند سالی فراموشم شده بود و با تبخیر خودم بیشتر پیدایش می کنم
see you... (فکر کنم معنی اش یعنی با کمال میل!!!)
باید بهش پیشنهاد میدادی روی پل سیگار بکشه /سیگار روی پل/فقط توی همین دنیاهای کوچیک/ می چسبه..
یعنی بیشتر از سیگار کشیدن تو b612 مچسبه ، اما بهش پیشنهاد می دم که با ما هم دلامی بزنه البت بی پیر به می خانه نمی روم