فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

بگذار این نمایش بالا بماند

طناب به دست های این فرشته وصل کرده اند ٬ بابا من فهمیدم حقه بود. کودک ذوق کرده بود از این اکتشاف. نمایش همچنان ادامه داشت و پدر بی توجه به کودک با خانم باروک( دختر بی همتای صاحبخانه )صحبت می کرد . خدای من این نمایش فوق العاده است و با لبخند به سمت خانوم باروک گفت این نمایش باید ادامه یابد. 

خوب فهمیدم درد تو پول نیست دیگه از نمایش خسته شدی . بازیگر گفت قلب من در حال شکستن است رئیس این نمایش با چشمانی غمگین و ملتمس به او گفت گریم نمایش ات دارد پوسته پوسته می شود و بازیگر برای همیشه استعفا داد و گفت اما هنوز خنده ام باقی است. 

فقط یک جامه دار ساده بود . خانوم لاغر و پریشان اتاق سیار . رئیس با عصبانیت زیاد سمت او رفت گفت نمایش بهم خورد ٬ پرسید چرا؟ گفت فرشته استعفا داد لبخند زد و گفت من جای او بازی می کنم رئیس می خواست او را بکشد که گفت این نمایش باید ادامه یابد رئیس گفت مطمئنی ؟! گفت آنقدر که بدون طناب هم می توانم وارد صحنه شوم رئیس خندید و خانوم لاغر گفت : 

جاویدان با این نمایش

نمایشی که باید     ادامه یابد.

لعنت به شما آقای اگر و آقای کاش

لعنت به شما آقای اگر و آقای کاش. این طور شروع کرد . توی دفترشان نشسته بود ٬ روی مبل دفتر آقای اگر و آقای کاش. دفتر فوق العاده مدرنی که می شد تمام کره ی زمین را از آنجا دید زد. البته در آنجا هیچ پنجره ای وجود نداشت . تمام دیوار ها پر از تلویزیون های عظیم بود . مردمی که آقای اگر و آقای کاش را صدا می زدند زنده در این تلویزیون ها به نمایش در می آمدند. 

به جز تلویزیون آخر که گذشته ای از بیچاره را نشان می داد . بیچاره کارمند رسمی شرکت بزرگ آقای اگر و آقای کاش است. عصبانی بود و با این جمله شروع کرد لعنت به شما آقای اگر و آقای کاش. بیچاره به عنوان کیس آزمایش انتخاب شده بود چندین هزار سال پیش . 

آزمایش این بود : هر <<اگر و کاشی>> که به زبان می آورد او را به قبل از اتفاق منتقل می کرد تا جبران کند... 

او عصبانی بود و می گفت : لعنت به شما آقای اگر و آقای کاش ٬ کاش هیچ وقت پایم را اینجا نمی گذاشتم ٬ اگر آن روز قبول نمی کردم ............

دیستروفی ماهیچه ای دوشن  به‌اختصار  DMD   ٬ شایع‌ترین و شدیدترین نوع از بیماری‌های  دیستروفی ماهیچه ای از گونه (X پیوند یافته) و  ژنتیکی است. از عوارض اصلی این بیماری تحلیل و نابودی ماهیچه های ارادی (که در کنترل بدن نقش حیاتی دارند) است که در مواقع شدید نهایتاً منجر به عدم توانایی در راه رفتن ،۹۶% معلولیت ، مشکلات تنفسی و مرگ می شود. 

این معلولیت فقط  فرزندان پسر را درگیر می کند و دختر ها فقط ناقل این بیماری هستند. آزمایش های تشخیص این بیماری بسیار پر هزینه اند که یکی از دلایل شیوع این بیماری در ایران است. طبق آمار نیم ای از فرزندان زن ناقل این ژن معیوب درگیر بیماری دوشن می شوند. 

 

پ ن : ... .