فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

فاطیما

اگر نبود زمین چیزی کم داشت ٬ دیگر گرد نبود ٬ مسطح بود٬  

بعد او زمین غم باد گرفت و کروی شد ٬ بعد او آنقدر مرد سکوت در چاه 

داد زد که زمین مثل بادکنک باد شد و بعد او ٬ آنقدر زمین پی مقبره اش می گردد 

که آخر گم می شود در خیابان راه شیری... 

نظرات 9 + ارسال نظر
تیر خلاص یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:52 ق.ظ http://www.my-shoes.blogfa.com

فاطیما
ای تی

تو فوق العاده ای

می دونستی ؟

من آدرس بلاگ اصلیمو می نویسم

خواستی سر بزن

ممنون...
حتما سر می زنم...
یاعلی.

کوریون یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

بی صورت ..
موضوع بندی شایسته ای ست ..

ممنون کوریون ...

مولانا می فرماید :
*چو بی‌صورت تو جان باشی چه نقصان گر نهان باشی

چرا دربند آن باشی که واگویی پیامی را*
یا حق...

زینت دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:46 ق.ظ http://touch-66.blogfa.com/

که آخر گم می شود در راه ....
زیبا بود!

ممنون.
زیباست ولی نه به اندازه ی نام فاطمه.

ققنوس دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ق.ظ http://parande-ye-atash.persianblog.ir

دمت گرم
اما چرا فاطیما؟...

تیر خلاص دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:16 ب.ظ

خیلی خوشحال شدم که اومدی

آره نتونستم همه شو بگم

نمی تونم همه شو بگم

به هیچ کس

بی قرارم می کنه

مثل پس دادن بازدید عید...
نزدیک تر از خودت نیست کسی
و همان هم نمی داند
که چیست دلیل سکوتت
شاید او می داند
حتی اگر به آسمان نگاه نکنی
حتی اگر ندانی که هست

آلفا دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ب.ظ http://alpharays.blogsky.com/

کاش همونقدر کم میشناختمت و بعدش دیگه سکوت و سکوت...

با خود تو هستم.. نه فاطیما..نه ای تی!

هستی
همینک
وقتی
اگر بود
من خون آشامم روزها خون واژه را نمی خورم
شبها از قبر روزمرگی بیرون می آیم
می بینمت
...

آلفا دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ http://alpharays.blogsky.com/

من آپ کردم..
اگه خواستی البته.. (چشمک)

حتما دوست من.
(در حالتی این را گفتم که دو دستم روی چشمم است)

آلفا چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ق.ظ http://alpharays.blogsky.com/

یعنی انقدر مطالبم اذیتت میکنه..؟!

معذرت میخوام خب.. :(

یا آلفا به اسممان ما جز خوبی ندیدیم از شما و نوشته هایتان
اگر حرفی زدم فقط واسه اینکه متفاوتی با خیلی وبلاگ های دیگه
و گر نه من روزی دو سه تا وبلاگ جدید و می بینم ولی چند نفر بیشتر نیستن که من واسه شون کامنت می زارم یکیش تویی چون مطالبت متفاوته و هدف داری
خلاصه پاچه خواری تحت وب کردم که اگه بدی خوبی دیدی از ما حلالمون کنی ( چشمک )

امیر سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ http://mehmansaraa.persianblog.ir/

بعد از او، سالیان دراز، کسی نمی دانست همسرش کجای خاک، نهفته است، تا بالاخره کسی از اولاد آن دو مجهولات شیعه را به یکی کاهش داد ...

مجهول تایید جهل است...


یا علی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد