فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

فانتزیا

مغزت را در بیاور ٬ بگذار کمی فانتزی بخورد

برای نون های بی نقطه

دفترچه تلفن را که نگاه می کنم زیبایی مارپیچ نون های بی نقطه ات را می بینم . 

ناودونی که خشک شده ٬ مامان بزرگ فکر کنم گیر کرده نمی دونم شاید بارون نمیاد. 

خلاصه دلم تنگ شده ٬ بی معرفتم نه ٬ چند وقته به ات سر نزدم ؟؟!! 

کاش سواد نداشته تو رو من داشتم ٬ آخ نمی دونم از اون ور که خبر ندارم ولی حتما خیلی خوبه  

خیلی خوبه که تو هم رفتی  

قاطی کردم نمی دونم کجا دارم می نویسم . نمی دونم ... هنوزم می گی صبر کنم ؟ 

خوبی خیلی ٬ باور کن این دیگه فانتزی نیست .

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 ق.ظ http://LeadAdvertisers1.Blogfa.Com

روش نوین کسب درآمد:
http://LeadAdvertisers1.Blogfa.Com

کوریون چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:47 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

مرثیه ای برای فانتزی های استرپتوکوکی

مننژیت این فانتزی کم از قطع نخاع ندارد
آنقدر سنگین است که آنتی بیوتیک ها را هم فلج کی کند.

یا علی.

دون ژوان شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:09 ب.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

کاش سواد نداشتیم و فقط فکرمان حفظ حیاتمان بود.

حفظ حیاط !؟
حفظ حیات.
این که سواد داریم را نمی دانم ولی این که آروزی سواد نداشته اش را دارم برایم روشن است...

ممنون از قدم ات .

یا علی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد