x625 به خاطر خدمات زیاد به سیاره به عنوان فرماندار انتخاب شد. دستگیری چاق و لاغر و نجات سرجوخه رویان از جمله کارهای بزرگ x625 به شمار میاد. خوب حالا شما حساب کنید چاق و لاغر دستگر شدن ولی رئیس راست راست تو خیابون ها راه می ره. البته حال رئیس بهتر از چاق و لاغر نیست ، بدبخت مثل کارمندای موءدب ساعت هفت کارت ورود می کشه.
تعجب نکنید با اینکه عاشقیت تو بی پولی این اواخر رئیس بی تاثیر نبود ولی خرج گند کاری های چاق و لاغر و افزایش بهای لوازم خلاف کاری و افزایش سوخت سفینه ها ... کمر رئیس تفلک و شکوند .
از روزی هم که سندیکای تبهکارها به صورت رسمی تاسیس شد رئیس واسه خرج هاش رفت و یه کار دفتری اونجا گرفت . رئیس یه نابغه بود این و همیشه اون دوتا احمق می گفتن ، لایحه ی خصوصی سازی شرکت های مافیایی پیشنهاد رئیس بود که سریع تصویب شد ، اون فکر می کرد این لایحه به شکوفایی این شرکتها در راستای بهتر شدن اوضاع هم سیاره ای های عزیز کمک می کنه. که البته این طور نشد الان حدودا چهل سال شاید هم کمتر هست که این شرکت ها سر ریاست سندیکا با هم دعوا دارن ، سیاره هم که مدت هاست اعمال تبهکاری به خودش ندیده .
x625 از حکومت کنار زده شد و همون اولیه برگشت و خوب طبیعتا سندیکا و شرکت ها همه به فرماندار واگذار شد تا خوب ادارشون کنه .
جالب بود! :) من ناخودآگاه به واقعیت ربطش میدادم!حالا اینجوری بود یا نه؟؟
سلام...
راستش نمی دونم شاید بی ربط به واقعیت نباشه
یاعلی.
عاشقیت فانتزی و واقعیش یه مزخرفیه که رییس و زیر دست نمیشناسه.../
محمد ور از قول من ببوس
فدایی داری علی داداش/
آخ ٬ چیزیه که این روزها می تونم بگم... تنها آخ
بوس محمدم که به روی چشم ....
خلیی فدایی داری عزیز.
یا علی.
چاق و لاغر الهه ی گاف دادنن
اونا که معلوم الحال هستند...خوب گفتی....
مسافر مقصد بعدی کجاست ؟ هنوز آدرسشو نمی دونی!!!!!!
سلام
رفتم سراغ خونه کاهگلی های قدیمی
شاید گمشده ها رو یافتم
!!!